فرآيند نوآوري (Innovation process):
نوآوري را ميتوان ايجاد ارزش از كاربردينمودن يك ايدهي جديد ناميد. نوآوري يك فرآيند است؛ البته چندمرحلهاي. براي درك بهتر مفهوم نوآوري، اجزاي تعريف مذكور (ايده، كاربرد و ارزش) را ميتوان به شكل يك فرآيند سادهي خطي نگريست كه مراحل آن به صورت متوالي و پشت سر هم دنبال ميشوند:
مرحلهي اول: پژوهشهاي پايه؛ يك استاد دانشگاه با دريافت يارانهي پژوهشي (Grant) بر يك موضوع علمي پژوهش مينمايد:
در دههي 90 ميلادي، خانم دكتر كاراكو بيوشيميست دانشگاه پنسيلوانيا تمام تلاش خود را وقف پيدا كردن يك كاربرد دارويي براي mRNA (دستورالعملي براي ساخت پروتئين توسط سلول/مسئول تمام اعمال بدن ما) كرده بود. باوجود تمام تلاشهاي او براي تحقق ايدهاش، مقالهي علمي او رد شد و در دانشگاه تنزل مرتبه پيدا كرد اما هيچگاه مايوس نشد و سرسختانه ادامه داد.
مرحلهي دوم: دانش كاربردي؛ يك ايده در ذهن شكل ميگيرد و راهي براي كاربرديساختن دانش پايه پيدا ميشود. تحقيقات توسعه مييابد تا دانش كاربردي در قالب يك فناوري درآيد:
در سال 2005 دكتر كاراكو و همكارش دكتر وايزمن يك مقالهي تحولآفرين از كاربردهاي درماني mRNA منتشر كردند. درادامه، كاربرد درماني آن را به عنوان اختراع (Patent) ثبت كردند. دكتر كاراكو در سال 2013 به شركت مودرنا پيوست و شركتهاي مودرنا و بيونتك حق آن اختراع را از وي خريدند. شركتهاي داروسازي مذكور ميخواستند نسل جديدي از واكسنها را مبتني بر mRNA توليد نمايند. نمونههاي اوليه ساخته و آزمايش شد و در اين بين برخي مشكلات مانند پايداري mRNA در بدن با همكاري يك مهندس شيمي بهنام لنگِر برطرف شد كه خود از موسسين شركت مودرنا بود. با وجود تمام قابليتهاي واكسنِ مبتني بر mRNA، سالها اين فناوري در مقياس آزمايشگاهي باقي مانده بود.
مرحلهي سوم: تجاري سازي؛ براي محصول فناورانهي جديد، بازار ايجاد ميشود و سرمايهگذاري بهمنظور توليد آن در مقياس انبوه فراهم ميشود:
ويروس كرونا در دنيا فراگير ميشود و شركتهاي فايزر و بايونتك نخستين شركتهايي بودند كه با تكيه بر فناوري mRNA خود ظرف كمتر از يك سال واكسن ويروس كرونا را روانهي بازار كردند. اين شركتها بهياري پيشخريد كشورهاي بزرگ مانند آمريكا (100 ميليون دوز بهازاي 95/1 ميليارد دلار) توانستند بهسرعت توليد انبوه را در پيش گيرند.
مرحلهي چهارم: انتشار فناوري و توسعهي بازار؛ توانمنديهايي كه فناوري جديد در اختيار استفادهكنندگان اوليه قرار ميدهد با روشهاي مختلف منتشر ميشود و بقيه نيز متقاضي استفاده از اين فناوري ميشوند. در اين صورت، بازار فناوري جديد گسترش مييابد:
كشورهاي ديگر نيز متقاضي خريد واكسن فايزر شدند. همچنين، قوانين قدرتمند مالكيت فكري (Intellectual property rights) شرايط انحصاري را براي اين شركتها فراهم كرد تا سهم قابل توجهي از بازار را در قبضهي خود نگه دارند.
جمعبندي:
مثال واكسن فايزر نشان ميدهد كه چگونه يك ايده فرآيند نوآوري را طي مينمايد و فناوري آن در سطح جهاني ارزش ميآفريند.
همانطور كه در اين مثال ديديد نوآوري يك پروسه است و با خلاقيت فردي (Creativity) تفاوت دارد. بهعلاوه، نوآوري دربردارندهي پژوهش و فناوري است نه همعرض آنها؛ گرچه به اشتباه گاهي مفهوم آن به اين موارد تقليل داده شده است. البته دقت كنيد كه نوآوريها مانند مثال اين نوشتار، هميشه رويكرد فناورمحور (Technology push) يا مدل خطي ندارند؛ گاهي رويكرد تقاضامحور (Demand pull) دارند. اتفاقاً بيشتر اوقات هم در فرآيندهاي غيرخطي توسعه مييابند. نگاه زيستبوم به نوآوري در راستاي همين مدل غيرخطي است. اين ابعاد و ساحتهاي گوناكون، بيانگر ماهيت پيچيدهي نوآوري است.