زيست بوم نوآوری صنعت نفت- نوشتار 1

علم (Science):

علم يا دانش پايه را مي‌توان شناخت روابط علّي و معلولي حاكم بر جهان تعريف نمود. دانشمند سعي مي‌كند با بهره‌گيري از روش‌هاي علمي و پژوهش‌هاي پايه‌اي اين روابط را كشف و تبيين نمايد.

فناوري (Technology):

فناوري يا دانش كاربردي تغيير دنياي مادّي با كاركرد رفع نياز بشر توسط اجزاي سه‌گانه‌ي ابزار، مهارت و فرآيندِ مشخص است. درواقع در فضاي علم، انسان با جهان خود را تطبيق مي‌دهد تا آن را كشف نمايد اما انسان در دنياي فناوري، جهان را براي تحقق خواسته‌ي خود تغيير مي‌دهد. در يك تعريف گسترده، فناوري روش انجام كار است.

نوآوري (Innovation):

توسعه‌ي علم و فناوري با هدف خلق ارزش اقتصادي را نوآوري مي‌نامند؛ نوآوري‌ها مي‌توانند راديكال (مثلاً گوشي‌هاي تلفن همراه) باشند يا تجمعي (مانند بهبود زنجيره تامين)؛ اما آنچه همواره ثابت است پيشرفت رو‌به جلوي فناوري، سازمان و بازار است كه منجر به نوآوري مي‌شود. هرچند فناوري قابل لمس است اما نوآوري ملموس نيست. نوآوري يك پروسه است كه از مسئله آغاز و به بازار ختم مي‌گردد كه در اين ميان، رفت‌ و برگشت‌هاي متعددي بين مراحل مختلف رخ مي‌دهد تا پروسه به سرانجام برسد. نوآوري مسئله‌ي پيچيده‌اي است. براي درك بهتر، آن را به صورت يك نظام تصور كنيد. نظام نوآوري مجموعه‌اي پيچيده و در عين حال هماهنگ از بازيگران است كه در زمين بازي نهادي از طريق تعامل با يكديگر چرخ نوآوري را به گردش درمي‌آورند و پروسه‌ي آن را مرحله به مرحله به پيش مي‌برند تا به سرانجام برسد؛ گرچه در اين بين، بازگشت به مراحل قبل به دلايل ارتباط تنگاتنگ و چندوجهي مراحل و همچنين غيرخطي بودن پروسه اجتناب‌ناپذير است. معمولاً نظام نوآوري را در سطح يك كشور و به‌صورت نظام ملّي نوآوري درنظر مي‌گيرند. ويژگي‌ بازيگران و روابط بين آنها، كاركرد نهادها، عملكرد بنگاه‌ها، نحوه‌ي توسعه و انتشار فناوري همگي باعث مي‌شوند كه يك كشور رويكردي خاص به موضوع نوآوري پيدا نمايد كه در قلمرو حكمراني آن كشور نهادينه شده است و از آن به نام نظام ملّي نوآوري ياد مي‌شود.

اهميت نوآوري: دليل موفقيت پديده‌ي همپايي (Catch-up):

كشورهاي درحال توسعه براي تبديل‌شدن به يك كشور پيشرفته تلاش مي‌كنند سرانه‌ي توليد ناخالص داخلي خود را افزايش دهند. در سال‌هاي آغازين تحول اقتصادي، سرانه به مقداري در بازه‌ي  10 تا 20 هزار دلار افزايش مي‌يابد اما مراحل سخت كار از اينجا آغاز مي‌شود و افزايش بيشتر آن به شدت دشوار مي‌گردد. بيشتر كشورها در بازه‌ي مذكور دست‌وپا مي‌زنند و در اصطلاح در "تله درآمد متوسط" به‌دام مي‌افتند. اما برخي كشورها مانند كره جنوبي يا تايوان توانسته‌اند خود را از اين دام برهانند. سوال اين است: چگونه؟ در چنين كشورهايي اصلاح نظام ملّي نوآوري باعث شده است كه بازيگران، نهادها، سياست‌ها و پيشرفت‌هاي علم و فناوري با يكديگر به صورت هماهنگ عمل نمايند كه نتيجه‌ي آن حركت از اقتصاد منبع محور به سوي اقتصاد دانش‌بنيان بوده است كه ما به آن پديده‌ي همپايي  مي‌گوييم.

زيست بوم (Ecosystem):

مجموعه‌ي نهادها، بنگاه‌ها، افراد، روش‌ها، قوانين و رويدادها در يك محدوده‌ي جغرافيايي است كه داراي مرز با محيط است و در تعامل با محيط به زيست خود ادامه مي‌دهد. اتخاذ رويكرد زيست‌بوم  به ما كمك مي‌نمايد تا مفاهيم دشوار را بهتر درك نماييم؛ مفاهيمي همچون پويايي، شبكه‌سازي و خوشه‌بندي. از اين مفهوم مي‌توان براي تبيين بهتر پروسه‌ي نوآوري بهره برد.

 

فايل نوشتار 1